باز آمد بوی ماه مدرسه بوی شادی های راه مدرسه آخ که بازم پاییز شروع شد و ماه مهر ماه مدرسه آغاز از یک هفته و چه بسا یک ماه قبل فکر فرم مدرسه،کیف،کفش،خودکار،مداد نوکی،دفتر و هزار جور وسایل دیگر هستیم که قراره9 ماه ما رو تحمل کنن و چه بسا دوستای خیلی خوبی با هم باشیم.
دوباره مهر آغاز شد و زنگ صبحگاه،شنبه سرود ملی،نیایش و بعد ناخن نگاه کردن معاون و بعد هم سر کلاس البته اگر ناخن ها بلند باشه باید یه تعهدی که به گفته معاون بر روی پرونده شما قرار می گیرد.
دوباره شروع کلاس با دبیرهایی که براشون دلمو تنگ شده.دوباره مباحث علمی،فرهنگی و....دوباره درس نخوندن،ازیت سر کلاس و هزار تا برنامه دیگه،ماه مهر که شروع میشود وقتی میرویم سر کلاس یه عده سر نیمکت و صندلی با هم دعوا میکنن،ردیف اول که طبق معمول بچه درس خونا هستند،ردیف دوم کسایی هستند که دلشون میخواسته ردیف اول بشینن اما دیگه نشده،ردیف سومم که آدمای متوسط میشیند که براشون فرقی نداره و اما ردیف آخر بچه هایی میشینند که جز ارازل و اذیت کن های کلاس هستند که اکثرا از اکیپ های 2نفری تا هشت نفری فعالیت میکنند و عامل به هم ریخته شدن کلاس هستند ماه مهر که شروع میشود معلم ها هم بعد از اندکی که از مهر میگذرد امتحانات میان ترم رو از سر میگیرن از آسون شروع میشه تا برسه به سخت ترین سوالات و هی به ما میگویند که باید درس بخونید بعضیاتون برا وقت گذرون کردن امدین مدرسه و...و حیف همه معلم ها وقتی می آیند سر کلاس این است که برای ما نظم و انظباط از درس مهمتره و اینکه سر کلاس حرف نزنید آها اینکه من بیست و پنج صدم نمره میدهم یعنی چی؟یعنی از دستم آبم نمیچکه؟ پس خودت قابلمه تعلم رو پر کن و سر بکش که آب دست من شما رو سیراب نمیکند و در آخر هم امتحانات پایان فصل و خداحافظی و حتی گریه بچه ها و این حرف معلم که به همه شما از یک ا پنج نمره کمک کردم،آخه دل رحم هستند دیگه خوش به حال ما که با شروع مهر باز میرویم مدرسه و خاطره میسازیم.